✅ مزیت رقابتی پایدار چگونه به وجود می‌­آید؟

✅ چگونه باید در تحولات فناوری، بقای شرکت خود را تضمین کنیم؟

✅ چگونه می‌توان ظرفیت‌های نوآوری را در سازمان ایجاد و برای حفظ آن‌ها تلاش کرد؟

✅ شرکت‌های بزرگی که تا به امروز نام آن‌ها در تاریخ ماندگار شده است، چه ارتباطی با نوآوری داشته‌­اند؟

در پاسخ به این سؤالات شاید بتوان گفت، عامل شکست یا موفقیت شرکت‌ها، عدم انجام فعالیت‌های نوآورانه نیست بلکه دلیل شکست در عدم وجود یک استراتژی نوآوری منسجم و ایجاد هارمونی برای فعالیت‌های نوآورانه می­باشد، تا از این طریق بتوان تلاش‌های نوآوری را با استراتژی کلی کسب‌وکار هم‌سو کرد.

امروز در بازارهای آشفته و محیط پویا تناسب کسب‌وکارها با محیط بیرونی به منظور استفاده از فرصت‌ها، دوری از تهدیدها و متناسب‌سازی توانمندی‌های سازمانی برای استفاده از این فرصت‌ها به یک اصل اساسی برای کسب‌وکارها تبدیل شده است.

استراتژی نوآوری مجموعه‌ای از فعالیت‌های نظام‌­مند، فراگیر و خلاقانه بوده که در راستای پشتیبانی از رشد آتی سازمان تدوین می‌گردند. هیچ دو استراتژی نوآوری شبیه به یکدیگر نیستند اما حداقل همه‌ی آن‌ها باید هدف فعالیت‌های نوآوری سازمان و ابتکارات کلیدی آن را تشریح کنند.

یک استراتژی نوآورانه می‌تواند ما را در تصمیم‌گیری در مورد چگونگی استفاده از منابع برای دستیابی به اهداف کسب‌وکار برای نوآوری، خلق ارزش و ایجاد مزیت رقابتی یاری رساند. به زعم شومپیتر، ابداع روش‌های جدید و نوآورانه از محصولات و خدمات همیشه برای حیات گروه‌ها در محیط‌های رقابتی مهم بوده است. نوآوری به عنوان فرایندی رایج در کسب‌وکارهای مختلف، فرصت‌های اساسی را برای سازمان در گرفتن بازارهای جدید و از بین بردن کسادی و رکود به وجود می‌آورد.

در این کارگاه با کمک ابزارهای مختلف، برخی از متدهای اصلی که توسط سازمان‌هایی مانند اپل، آمازون، سامسونگ و گوگل اجرا می‌شوند، ارزیابی کرده و قصد داریم نشان دهیم که سبدهای نوآوری استراتژیک متوازن چگونه طراحی می‌شوند.